بصیرت کرمانشاه

سیاسی،مذهبی،سال«اقتصادمقاومتی،اقدام وعمل

بصیرت کرمانشاه

سیاسی،مذهبی،سال«اقتصادمقاومتی،اقدام وعمل

نقدی برروابط عمومی استانداری

کوروش مهرابی

نویسنده : کوروش مهرابی کارشناس روابط عمومی


مقدمه

روابط عمومی علم ارتباطات و بدست آوردن همراهی،همدلی وتعامل مخاطبین با سازمان است و هنر اصلی یک مدیر علمی و منسجم در روابط عمومی برقرای ارتباطی دوسویه با مخاطب و ارتقای سیستم براساس این ارتباط است که برای نیل به این هدف والا در هر سیستم روابط عمومی تعدادی رفتار و وظیفه تحت نظر یک مدیر طراحی شده که اگر این مجموعه وظایف را به درستی انجام دهد موفق ارزیابی شده و اگر به صورت ناقص وظایفش را اجرا کند مدیر روابط عمومی ضعیف یا ایستا معرفی می شود.

بر اساس نظر اکثر کارشناسان و فعالان باتجربه در روابط عمومی های استان کرمانشاه به دلایلی که در ادامه می آید از سال 86تاکنون روابط عمومی استانداری کرمانشاه 2 دوره مدیریت قوی و ضعیف را تجربه کرده که به تفصیل به تحلیل و ارائه دلایل برای آن خواهیم پرداخت؛اما قبل از آن لازم میدانم که این مطلب را ذکر کنم که خدانخواسته هیچگونه دشمنی و یاکدورتی با دوستانی که در این نوشتار از عملکرد آنها انتقاد می شود از سوی نگارنده وجود نداشته و از نظرشخصیتی برایم بسیار قابل احترام بوده و فقط برای اصلاح امور و ارتقای کمی و کیفی عملکرد روابط عمومی ها به رشته تحریر درآورده ام.

تحول در روابط عمومی استان کرمانشاه

لطفا"ادامه مطلب رامطلعه فرمائید

در چند سال اخیر به دلیل ایجاد 4 تحول در سیستم ارتباطی استان کرمانشاه شاهد تحول و شکوفایی اساسی در روابط عمومی های سازمانها و ادارات در استان بوده و رشد شگفت انگیزی را در حوزه های کاری و ارتباطی ادارات به خود دیده است که این تحولات شامل 1- ورود تعدادی از فارغ التحصیلان علوم ارتباطات از دانشگاهای دولتی به استان و راه اندازیرشته روابط عمومی درمرکز علمی- کاربردی فرهنگ و هنر کرمانشاه و تربیت نیروهای متخصص توسط این مرکز 2-تشکیل شورای هماهنگی روابط عمومی های ادرات وسازمانها در استان3- برگزاری جشنواره انتخاب برترین روابط عمومی های استان در5 دوره متمادی و انتخاب بهترین روابط عمومی ها در بخشهای تخصصی و کاری متعدد 4- گسترش رسانه های استان در دو بخش رسانه های دیجیتال مانند خبرگزاری،سایت،وبلاگ و همچنین مطبوعات مکتوب محلی مانند روزنامه،هفته نامه و...در استان؛ این تحولات نوید بخش ارتقای سطح کمی و کیفی روابط عمومی های استان بوده و ظرفیت غیرقابل انکاری را پیش روی کارشناسان،مدیران و روسای روابط عمومی ها و مدیران ارشد ادارات قرار داد (البته در مقاله جداگانه ای به تفسیر در خصوص فواید و حتی نقاط قوت و ضعف آنها پرداخته ام ولی اکنون مجال توضیح هریک از آنها نیست و فقط در حد اشاره می باشد).

به جرأت می توان گفت 2 تحول از 4 تحول فوق الذکر در روابط عمومی های استان کرمانشاه مدیون سیدجعفر امامیان رئیس وقت اداره روابط عمومی استانداری کرمانشاه است، مردی که در موقع خودش قدر او دانسته نشد و پس از رفتن وی از استانداری و آمدن مدیری ضعیف ارزش کار و اقداماتش مشخص گردید؛اما در پرتو اتفاقاتی که پس از ایشان و انتصاب رئیس جدید در روابط عمومی استانداری رخ داد تحولات ذکر شده متاسفانه یا بسیار کمرنگ شده و یا به کلی فراموش شد.

شروع 2 تحول در روابط عمومی استان کرمانشاه

ورود کارشناسان ارتباطات به استان و افزایش رسانه ها که منجر به تحول در روابط عمومی های استان شد از سال 82 آغاز گردید؛ اما تشکیل شورای هماهنگی و برگزاری جشنواره برترینهای روابط عمومی در زمان استانداری آقای مهندس عبدالمجید غفوری در استان کرمانشاه و از سال 85 به بعد رخ داد.

روحیه تعاملی،محبت آمیز، نگاه نافذ و تخصصی مهندس غفوری و پیگیریهای زیاد ایشان برای بکارگیری نیرویی توانمند برای مدیریت در اداره روابط عمومی منجر به معرفی آقای منوچهر پروینی از چهرهای فرهنگی و مورد قبول جامعه رسانه ای به عنوان رئیس اداره روابط عمومی استانداری شد و ایشان با درایت خود بنای اولیه تشکیل شورایی مشورتی برای روابط عمومی های استان را با تعدادی از مدیران روابط عمومی های استان گذاشت که به علت اینکه دوره مدیریت پروینی کوتاه بودناقص مانده و بعد از انتقال ایشان به پست مدیرکل امور اجتماعی آقای سیدجعفرامامیان که از نیروهای فعال در عرصه فرهنگ دینی بودند بدون هیچگونه سابقه ای در بخش اجرایی سکان هدایت اداره روابط عمومی استانداری کرمانشاه را به دست گرفتند که تعدادی از روابط عمومی های ادارات و رسانه ها به خاطرنداشتن تخصص و تجربه وی در زمینه روابط عمومی به چشم بدبینی به این قضیه نگاه کرده و حتی اینجانب نیز در ابتدا یکی از منتقدان بسیار سرسخت جناب امامیان بودم اما عملکرد وی در دوران تصدی همه فعالان این بخش را شگفت زده کرده و حتی از قضاوت اولیه خود پشیمان کرد.

سید جعفرامامیان که حساسیت موضوع روابط عمومی را به خوبی درک کرده بود به جای ایجاد پرستیژ مدیریتی مانند تعیین مسئول دفتر، وقت قبلی برای ملاقات با رئیس و ... که مختص افراد کم ظرفیت و به اصطلاح تازه به دوران رسیده است در اولین روزهای کاری خود در ادامه راه آقای پروینی مشورت با افراد با تجربه و متخصص روابط عمومی را مبنای کارخود قرار داده و ابتدا به صورت انفرادی و سپس گروهای کوچک اقدام به گرفتن مشورت برای تمام فعالیتهای روابط عمومی های استان و حتی فعالیتهای اداره مربوطه در استانداری کرد و با جمع بندی مناسب پیشنهادات ارائه شده تصمیمات مدیریتی را در ضمینه انتخاب بهترین و موثرترین برنامه های ارتباطی اتخاذ می کرد.

پس از مدتی که از انتصاب امامیان گذشت دستورالعمل تشکیل شورای هماهنگی روابط عمومی ها در استانها از سوی شورای اطلاع رسانی دولت اعلام شد که کرمانشاه به عنوان اولین استان این شورا را به ریاست استاندار تشکیل داده و هرچند در این دستورالعمل دبیر شورا را رئیس اداره روابط عمومی استانداری معرفی و اشاره ای به نوع کار دبیرخانه نشده بود اما امامیان در یک حرکت ابتکاری و خردمندانه اولین دبیرخانه شورای هماهنگی روابط عمومی های استان کرمانشاه را با برگزاری انتخابات و استفاده از خرد جمعی و با رای مدیران روابط عمومی تشکیل داده و این دبیرخانه با عضویت تعدادی از مدیران روابط عمومی ادارات که بعضا از افراد متخصص در رشته روابط عمومی و یا مدیران با سابقه که دوره های آموزشی بسیاری را طی کرده بودند فعالیت خود را شروع کرد.

در شروع کار دبیرخانه جلسات متعددی به منظور بررسی مشکلات و موانع روابط عمومی های ادارات تشکیل شد که در نتیجه این جلسات ضمن تبادل تجربه و اطلاعات تصمیم گرفته شد در سالگرد تشکیل شورای هماهنگی و به میمنت این اتفاق میمون اولین جشنواره برترین روابط عمومی های استان برای اولین بار در استان و حتی کشور برگزار شود که این جشنواره باشکوه خاصی برپا شده که توانست در 4 دوره متمادی ادامه یافته و یکی از 4تحول بنیادین را که منجر به ارتقای روابط عمومی های استان شد تحقق بخشد.

در واقع دوران مدیریت سیدجعفر امامیان یکی از بهترین دروانهای تحولزا در روابط عمومی ها بوده و اوج شکوفایی و پیشرفت را در روابط عمومی های استان شاهد بودیم و از 4تحول دهه 80 می توان به جرأت گفت که 2تحول با مدیریت امامیان و توسط شورای هماهنگی ایجاد شده و2تحول دیگر در دوران وی به شکوفایی رسید و دورانی طلایی و بیاد ماندنی را از خود با اتکای به عقل جمعی و مشورت با افراد متخصص و دارای تجربه در استان به یادگار گذاشت و برای همیشیه در اذهان مهندس غفوری به عنوان استانداری متین،مودب و خوش برخورد و سید جعفر امامیان به عنوان مدیر روابط عمومی که تخصص و تجربه نداشت اما روح فروتنی،ایمان،صداقت و مشورت پذیری را داشت و تکبر،منیت و پنهان کاری در وجودش نبوده و با مدیریتی صحیح توانست دورانی طلایی را ایجاد کند.

شروع دوران رکود روابط عمومی

با انتصاب مهندس سید دادوش هاشمی به عنوان استاندار کرمانشاه در دولت دهم و خداحافظی منهدس غفوری از این پست استاندار جدید زمان کوتاهی را با امامیان سپری کرده و همان طور که همه پیش بینی می کردیم این همکاری به علل مختلف دوام نداشته و پس از رفتن امامیان آقای نورا... حسینی از افراد بسیار مودب،بدون حاشیه و بسیار آرام است و ظاهراً دارای مدرککاردانی یا کارشناسی در رشته ای غیرمرتبط با ارتباطات و بدون تخصص در روابط عمومی استان بودند از مدیریت شیلات که آن موقع یکی از واحدهای زیرمجموعه جهادکشاورزی بود به استانداری منتقل شده و سکان هدایت روابط عمومی استانداری را به دست وی افتاد.

کارگزاران روابط عمومی استان پس ازتحولات ایجاد شد از جمله سوق یافتن روابط عمومی سازمانها به سمت علمی شدن و استفاده از نیروهای متخصص در این بخشها انتظار داشتند که حداقل بعد از رفتن آقای امامیان یکی از مدیران دارای تخصص و تجربه مفید و امتحان پس داده برمسند روابط عمومی استانداری بنشیند که انتخاب آقای حسینی که تحصیلات ارتباطی و تجربه ای مفید و قابل استنادی به عنوان روابط عمومی ندارند همه را متعجب کرد.

تجارب رئیس جدید روابط عمومی استانداری

مدیریت شیلات فاقد پست روابط عمومی بوده و این واحد زیرنظر معاونت امور دام سازمان جهادکشاورزی و به عنوان یکی از مدیریتهای زیرمجموعه این معاونت بوده و تازه از اسفند91به اداره کل تبدیل شده و برای آن یک پست به عنوان کارشناس روابط عمومی اضافه می شود، ولی در زمان حضور آقای حسینی به عنوان مسئول یکی از واحدهای تخصصی شیلات تشکیلاتی به عنوان روابط عمومی وجود نداشته و مسئولیت ایشان در روابط عمومی فقط یک حکم داخلی و نه تشکیلاتی بود.

البته کار روابط عمومی شیلات فقط شرکت در نمایشگاهها برای معرفی اداره مربوطه و تزئیین غرفه بوده و در بخش خبر نیز از توانمندی خبرنگاران مطبوعات استفاده می کردند و تنها حسن ایشان نسبت به امامیان این بود که در شیلات کار اجرایی و اداری انجام داده بودند.

آقای حسنیی که فکر می کرد به مانند امامیان که تجربه و تخصص روابط عمومی نداشت می تواند بر این حوزه مدیریت نماید اما به علتهای مختلفی نه تنها برای اداره روابط عمومی استانداری دست آوردی به ارمغان نیاورد، بلکه مهندس هاشمی استاندار کرمانشاه بیشترین ضرر را در بخش ارتباطی و از ناحیه روابط عمومی متحمل شد که به صورت مختصر به آنها می پردازیم.

چالشهای رئیس جدید روابط عمومی استانداری

آقای حسینی در دوران مدیریت خود در اداره روابط عمومی استانداری برعکس امامیان قائل به استفاده از خرد جمعی برای اداره شورای هماهنگی روابط عمومی ها نبوده و پس از مدتی اکثر اعضای دبیرخانه و مدیران روابط عمومی ادارات یا در جلسات شرکت نمی کردند و یا حضورشان بی اثر بوده و تقریباً شورا نیمه تعطیل و خاصیت و قدرت خود را از دست داد.

از طرف دیگر اداره روابط عمومی استانداری (هنوز به اداره کل تبدیل نشده بود)با برگزاری ناقص و بی کیفت پنجمین جشنواره برترینهای روابط عمومی فقط محفلی شد برای معرفی آقای حسینی به عنوان یک مدیر و وی توانست از فرصت برگزاری جشنواره و حضور مستمر در رسانه ها برای نشان دادن خود استفاده کند.

شرکت در نمایشگاههای بی کیفیت خارج از استان، برگزاری نمایشگاههای متعدد به بهانه های مختلف در داخل استان با کیفیت بسیار پایین، تحمیل کردن هزینه های فراوان جهت حضور در اینگونه نمایشگاهها و غفلت از روابط عمومی های نحیف و در حال رشد ادارات که با اقدامات امامیان و جناب مهندس غفوری تازه جانی گرفته بودند از دیگر اقدامات روابط عمومی استانداری در زمان استانداری مهندس هاشمی است که روابط عمومی ها را به زمان قبل از دهه 80 برگردانده و باعث شد که دوباره روابط عمومی به تزیین کننده نمایشگاه،پلاکارد نویس،تهیه کننده عکس و فیلم،پیگری رفت و آمد مدیران و پادوی آنها نگاه کنند.

تنها کاری که روابط عمومی استانداری در این دوران به خوبی پیگیری می کرد فقط وفقط برپایی نمایشگاه بود که چیزی جز یک فعالیت از صدها وظیفه روابط عمومی نمی باشد، اما رئیس این اداره(که اکنون مدیرکل شده اند) به علت عدم شناخت سایر وظایف و یا فقدان توانمندی در اجرای آنها همه را به کنار گذاشته و به برگزاری نمایشگاه می اندیشید چون بهترین فرصت برای معرفی وی در رسانه ها بود(کارشناسان ارتباطات می گویند هر زمان یک کارگذار یا مدیر روابط عمومی به جای معرفی سازمان به مخاطبین، به فکر معرفی خود از طریق سیتم های ارتباطی باشد باید آن روز را روزمرگ روابط عمومی نامید) .

در درون سیستم استانداری نیز اداره روابط عمومی برای انجام وظایف دچار مشکلات عدیده ای بوده و در این رابطه دچار ضعف شدید عملکردی شده و اگر پرسیده شود که چرا روابط عمومی استانداری در زمان امامیان بسیار فعال بوده ولی الان هیچ تحرک و کارخلاقانه ای از آنها نمی بینیم؟ هیچ پاسخی نمی توانند بدهند، مگر اینکه علت ضعف را به دوش پرسنل آن مجموعه بیندازد؟ اما به نظر اینجانب مقصر اصلی این اتفاق رئیس این اداره است،زیرا این پرسنل همانهایی هستند که در زمان امامیان نیز فعالیت شبانه روزی داشته و وی با حاکمیت برقلبهای آنها، اعتماد به تخصص و خلاقیت پرسنل زیرمجموعه و دادن اختیارات به کارشناسان روابط عمومی استانداری توانست چند برابر زمان حسینی کار انجام داده و به ارتقای کمی وکیفی روابط عمومی استانداری کمک کرده و به سایر ادارات و سازمانها نیز یاری نماید.

استانداری و رسانه ها

در زمان استانداری مهندس غفوری کمترین تنش غیرضروری با گروه های ارتباطی و بیشترین تعامل با مردم و رسانه ها توسط روابط عمومی استانداری انجام شده و تاثیر نفوذ کلام امامیان و هماهنگی با استاندار و مجموعه استانداری طوری بود که مهندس غفوری ضمن تفویض اختیار در برنامه های ارتباطیبه آقای امامیان، از تمام فعالیتهای وی و مجموعه تحت امر پشتیبانی کرده و به قولی امامیان را قبول داشت؛ درعوض امامیان نیز با قدرتی که از ناحیه استاندار یافته بود منویات رسانه ها، مردم و روابط عمومی های ادارات را بدون ترس و واهمه به ایشان منتقل می کرد و این اعتماد دوسویه باعث شده بود که استاندار کرمانشاه همیشه احترام رسانه را داشته و حتی اگر نقد و یا انتقادی ازعملکرد مدیریتی استانداری در رسانه ها درج می شد بدون هیاهو، توهین،شکایت، دادگاه و بازداشت خبرنگاران و اصحاب رسانه در فضایی منطقی پیگیری شده و به آن پاسخ داده می شد و همین عملکرد مثبت باعث ثبات و آرامش در استان شده و یکی از بهترین دوران مدیریتی را از نظر ارتباطی به پایان رساند(در خصوص سایر عملکردهای آقای مهندس غفوری و یا مهندس هاشمی استانداران اسبق کرمانشاه مانند امور اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و... بنده صاحب نظر نبوده و قضاوت منصفانه آن را به اصحاب فن می سپارم).

اما یکی از چالشهای مهم آقای نورا...حسینی این بود که آقای مهندس هاشمی برعکس مهندس غفوری رئیس اداره روابط عمومی را قبول نداشت و اصولاً روحیه آقای مهندس هاشمی به این صورت بود که کسی را به عنوان کارشناس در هیچ حرفه و شغلی قبول نداشته و در زمینه ارتباطات و رسانه ها هم خودش را همه کاره و همه فن حریف می دانست و در سیستم مدیریتی و انتصابات خود معمولاً کسانی را می گذاشت که دهها رده از نظر اطلاعات تخصصی، شخصیتی و جایگاهی پایین تر از خودش بود که در این زمینه نیز مدیر روابط عمومی استانداری را شخصی گذاشت که فاقد تجربه و تخصص لازم بوده ولی بسیار آرام،بدون حاشیه و مطیع فرمان مقام بالاتر بوده که بسیاری از مدیران آرزوی داشتن چنین نیروی را دارند (ظاهراً مهندس هاشمی در زمانی که معاون استاندار کرمانشاه بود آقای حسینی را در یک نمایشگاه دیده و از غرفه آرایی او خوشش آمده بود به همین دلیل پس از انتصاب به عنوان استاندار وی را به مدیریت روابط عمومی برگزید).

شخصیت آرام و متین مدیر روابط عمومی در نزد استاندار باعث شده بود که مهندس هاشمی در حقیقت خودش بخش ارتباطی استاندار را مدیریت نمایند و در جلسات مطبوعاتی و گنفرانسهای خبری آنچه را لازم میداند بیان کند و روابط عمومی فقط دعوت کنند به جلسه بود و آنچه در برخورد با خبرنگاران اتفاق می افتاد خارج از اراده روابط عمومی بوده و باعث شده بود آقای حسینی برای کارهای ارتباطی و خصوصاً در بخش ارتباط با رسانها هیچگونه برنامه مدونی نداشته و بزرگترین تنشها، چالشها و ... برعلیه مطبوعات و رسانه ها در دوران مدیریت آقای هاشمی رخ دهد؛اتفاقاتی مانند درگیری لفظی استاندار با خبرنگاران، زوروو خطاب کردن یکی بانوان مدیر مسئول هفته نامه ها، تندی به روزنامه نگاران و خبرنگاران برای درج یک خبر یا گزارش انتقادی و بیان مطالبی مانند بدبخت و بیچاره و... خطاب به خبرنگاران و دهها مورد دیگر باعث جبهه گیری مطبوعات و رسانه های استان تا آخرین روز رفتن استاندار از کرمانشاه شده و بسیاری از مطبوعات ضمن اطلاع رسانی از برنامه های استانی به انتقاد تمام عملکرد استانداری می پرداختند(البته نقدمستمر و مفید بدنیست به شرطی که طرف مقابلت پذیرنده آن باشد).

همه اینها تنها بخشی از عملکرد اشتباه رسانه ای استاندار بوده که چیزی جز ضعف روابط عمومی نمی توانست باشد، زیرا یک روابط عمومی قوی و علمی وظیفه دارد که راههای ارتباطی را به مافوقش نشان داده و برای القای این کار از روشها و تمهیداتی که علم و تجربه تعیین کرده استفاده کند و به مدیرش بقبولاند و اگر نتوانست و یا مدیریش نپذیرفت حداقل کار این است که کنار کشیده و جا را برای کسی که توانایی دارد خالی کند.

ارائه برنامه ارتباطی و دادن مشورت به استاندار جهت اصلاح رفتار

از جمله مهم ترین چالشهای روابط عمومی استانداری مشورت دادن به استاندار بود؛ همه باور دارند که آقای مهندس هاشمی علی رقم توانمندی تخصصی، اجرایی و مدیریتی، فردی تندزبان و صریح الهجه بوده که بعضی از آن تعبیر اقتدار و بعضی غرور داشتند که مجموع اینها از ایشان شخصیتی خاص ساخته بود، اما متاسفانه این رفتار تند از مدیر ارشد استان به کل جامعه منتقل شده و اتفاقات نامبارکی را در کرمانشاه به وجود آورد؛ رفتار تند و بسیار جدی استاندار با مدیران کل ادارات و سازمانهای استان به جزء ترین بخش ادارات تسری یافته و تعدادی از مدیرانی که در برخوردها (به علتکم کاری و یاضعف )باعصبانیت و خطاب تند مورد خطاب استاندار قرار می گرفتند موقع برگشتن به ادارات خود همین روحیه را به پرسنل و مدیران زیر مجموعه منتقل کرده و بعضاً از ادبیاتی که استاندار برای آنها استفاده کرده بود به صورتی شدیدتر برای زیرمجموعه استفاده می کردند و همینکار و رفتار با زیر مجموعه باعث ایجاد چرخه ای بسیار بد شده و در نهایت اثرات آن به مردم می رسید، زیرا پرخاشگری مدیران و تکرار این رفتار بد با کارکنان باعث می شد پرسنل ادارات ناراحتی از حرفهای مافوق را با ارباب رجوع منتقل کرده و درنهایت مخاطبین و مردم متحمل رفتاری تند از سوی کارمندان و کارکنان می شدند.

در مجموع در دوره مدیریت مهندس هاشمی بر استانداری کرمانشاه بداخلاقی هایی در استان اتفاق افتاد که قسمتی از آن اگر در یک فرایند علمی و میدانی ریشه یابی شود نشات گرفته از برخوردهای تند و یا بقولی بسیار قاطعانه استاندار با مدیران ارشد استان است.

در این بین اگر روابط عمومی استانداری مانند گذشته قدرت و نفوذ لازم را بر استاندار داشت در این خصوص می توانست با انجام نظرسنجی های علمی میزان محبوبیت مدیران و استاندار را در بین مخاطبین رصد کرده و مراتب را به اطلاع استاندار می رساند و با مشورتهای لازم راه حل ارتباطی برای رفع این بحرانها را ارائه می کرد.

به هرحال پس از بهپایان رسیدن دوران استانداری آقای مهندس سید دادوش هاشمی که باید از آن به عنوان دوران پرتنش ارتباطی، قطع ارتباط استانداری با جریان آزاد اطلاعات، رکود روابط عمومی استانداری و ایستا شدن روابط عمومی ادارات استان نام ببریم(منکر خدمات ایشان در بخشهای اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و... نبوده و در جای خود بسیار قابل تقدیر است) سکان هدایت کشتی مدیریتی استان کرمانشاه به دست کسی افتاد که از تبار یادگاران دفاع مقدس، نیرویهای ارزشی، توانمند و متخصص و از همه مهمتر بومی استان بوده که کوله باری از تجربه را در کنار استاد صالحش مهندس غفوری فرا گرفته که می تواند نوید بخش برگشتن روابط عمومی ها به دوران طلایی خود و زدودن زنگار از چهره ارتباطات باشد.

هرچند امیدواریم آقای نورا... حسینی که در این دوسالی که در استانداری بوده و تجربه لازم را کسب کرده اند در این سمت باقی بمانند، چون ایشان تازه با فضای پرتنش ارتباطی آشنا شده و از تجربه این سالها درسهای لازم را آموخته اند؛ البته به شرطی که این را نیز آموخته باشند که روابط عمومی پستی نیست که بنشینی تا به شما بگویند رئیس یا مدیرکل و به آن افتخار کنی، بلکه روابط عمومی مسئولیتی خطیر،حساس و بسیار مهم است که نیاز به ازخودگذشتگی و گمنامی دارد تا در سایه آن بتوانی سیستم را معرفی کنید.

آرزومندیم در آینده استانداران بزرگوار ضمن اصلاح شیوه گزینش مدیران روابط عمومی استانداری، ازافراد توانمند،مدیر،متخصص و امتحان پس داده استفاده کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد